از گذشته تا به حال حقوقدانان بر سر این مسئله اتفاق نظر داشته اند که همواره بشر صرف نظر از وجود دین و مذهب،نژاد و تفکر از حقوق و تکالیفی بر خوردار است که دسته بندی این اصول به ایجاد شاخه ای از حقوق به عنوان حقوق بشر منجر شده است.
باید توجه نمود تا امروز اتحاد نظری در خصوص تعریف حقوق بشر ایجاد نشده و همواره از دو دیدگاه توحید محور و انسان محور به این مهم نگریسته شده است و این دو دیدگاه فارغ از صحیح و غلط بودن دستاوردهای مهمی را نیز به ارمغان آورده است.
به طور مثال ایجاد سازمان ملل متحد و تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر یکی از دستاوردهای بین المللی بشری جهت ارتقاء و حفظ شخصیت انسانی و جامعه بشری بوده است، اما توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که این اعلامیه نه از لحاظ نظری و نه از لحاظ عملی فاقد تضمین و ضمانت اجرا است و این خود ضعف بسیار بزرگی در این خصوص است که بررسی آن در این یادداشت نمی گنجد، از سوی دیگر تعریف و آگاهی بخشیدن به عموم مردم در خصوص حقوق بشر و بررسی این مسئله با عنایت به منابع دینی و الهی توسط یگانه مرد تاریخ معاصر ما یعنی حضرت امام خمینی (ره) که بی تردید فردی عالم چه در حوزه نظر و چه در حوزه عمل بوده است سرمنشاء بسیاری از تحولات در این حوزه بوده که بررسی آن خالی از لطف نیست.
وجود ضمانت اجرایی نظریات حقوق بشری الهی و اسلامی که تضمین خود را از مکتب اسلام می گیرد خود مهمترین نکته در خصوص اجرای آن است، از دیگر سو امام خمینی (ره) با عملی سازی اندیشه مترقی ولایت فقیه باعث شد تا از هر سو و بُعد بتوان حقوق بشر را رصد و اجرا نمود، البته لازم به تذکر است که ممکن است در اجرا و حفاظت از این حقوق دچار لغزش و اشتباه شویم اما بی گمان این لغزش به علت عیب ذاتی نظریات حقوق بشر اسلامی نیست بلکه این خطا به خاطر عاملان اجرایی آن است که آن هم به علت عدم معصومیت این افراد در تحلیل و اجرا است.
بدیهی است ایجاد یک حکومت در گستره مرزهای جغرافیایی بدون شناخت، تایید و تضمین حقوق و آزادی های فردی امری ناممکن است، حال این شناخت خود به دو صورت متصور است، نخست شناخت و تعریف حقوق بشر انسانی که این شناخت در هر بازه زمانی قابلیت تغییر دارد، به گونه ای که دولت مردان می توانند با توجه به ت های کلان اتخاذی خود آن را رعایت و یا نادیده انگارند و در تحلیل و تفسیر آن آزادی عمل بسیاری را خواهند داشت تا بدانجا که این آزادی تفسیر ممکن است خود تهدید و تحدید کننده حقوق بشر باشد، دوم، تعریف و معرفت دینی نسبت به این قضیه می باشد که می بایست بر مبانی شرع مقدس انجام پذیرد، این شناخت و تحدید حدود غیر قابل تغییر و تحلیل فردی است، لذا دارای تضمین اجرای شرعی بوده و حاکمان و دولت مردان به هیچ صورت توانایی تغییر آنرا جهت رسیدن به امیال خود ندارند، امام خمینی (ره) با عنایت به شناخت جهان پیرامون خود و با تسلطی که بر شرع مقدس داشت توانست حاکمیتی را بنیان گذاری نماید که اصل و دغدغه آن همانا حقوق بشر بوده است البته نه حقوق بشر انسان محور بلکه حقوق بشر خدا محور، حقوقی که ضمانت اجرای آن نه تنها وابسته به فرد نیست بلکه این امکان را دارد که بتواند به صورت بسیار گسترده فارغ از تفکرات گوناگون بشری پیاده سازی گردد. نظریات عالمانه و حکیمانه امام خمینی در خصوص حق آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی شرکت در انتخابات عمومی، آزادی احزاب ی، تساوی عمومی در برابر قوانین، حقوق ن و اقلیت های مذهبی، نیز روشهای تضمین اجرای نظام حقوق بشر و آزادیهای عمومی آن به صورت اتم و اکمل در منابعی چون صحیفه امام و یا حتی وصیت نامه امام خمینی قابل مطالعه و تامل است.
درواقع امام خمینی (ره) معتقد است حکومت و دستگاهی می تواند ادعای حمایت، حفاظت و حضانت از حقوق بشر را داشته باشد که خود را در پیشگاه خداوند متعال مسئول و پاسخگو بداند، لذا برای همین است که ایشان ابداً تعاریف حقوق بشر انسانی را مشروع و قانونی نمی داند حتی اگر مطابق برخی از نظرات الهی باشد، زیرا که اصل و اساس آن در ابتدای تدوین غیر الهی و ناپاک بوده است حتی اگر هدف چنین تفکری در ظاهر سالم و درست باشد اما قابلیت اجرا را نخواهد داشت و البته این تفکر صحیح است زیرا که ما معتقدیم حتی اگر ادله ای صحیح بر حقانیت امری وجود داشته باشد اما نحوه کسب آن مشروع نباشد غیر قابل استناد و پیگیری است، که این مهم به درستی در تفکرات این عالم جلیل القدر نمایان است.
در هر حال به نظر می رسد تفکر و تعمق در اندیشه های امام خمینی (ره) ،آن هم در سطوح عالی حوزه و دانشگاه امری لازم و واجب باشد، زیرا که ما معتقدیم باید هرچه سریعتر علوم انسانی، به طور واقع اسلامی گردد و مهمترین این رشته ها در علوم انسانی رشته حقوق و گرایش های مختلف آن از جمله حقوق بشر است که بی تردید با وجود منابع و تفکرات و نظریات عالی فقیهانی چون امام خمینی (ره) این امر می تواند به صورت بسیار سریع به سر منزل مقصود برسد